در عرصه پروژههای عمرانی و غیرعمرانی، هزینههای اجرایی فراتر از محاسبات اولیه فهرست بها میباشند. عوامل پنهانی همچون هزینههای اداری، بیمهها، و سود پیمانکار، میتوانند تاثیر قابل توجهی بر سود و زیان پروژه داشته باشند.
برای درک بهتر اهمیت ضریب بالاسری، به این سوال فکر کنید: آیا هزینههایی مانند حقوق سرپرست کارگاه، مهندسین دفتر فنی، و اجاره دفتر مرکزی در آنالیز ردیفهای فهرست بها دیده شدهاند؟ پاسخ منفی است. فهرست بها تنها هزینههای مستقیم اجرایی را پوشش میدهد و هزینههای بالاسری را نادیده میگیرد.
به منظور پوشش این هزینههای غیرمستقیم و تضمین سودآوری پروژه برای پیمانکار، مفهوم “ضریب بالاسری” مطرح میگردد. این ضریب، با اعمال بر قیمت های فهرست بهایی پروژه، کل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم را محاسبه میکند.
در این مقاله، به واکاوی مفهوم ضریب بالاسری و کاربرد آن در پروژههای مختلف خواهیم پرداخت.
در دنیای پروژههای عمرانی، هزینهها همیشه به صورت شفاف و قابل پیشبینی نیستند. در کنار هزینههای مستقیم اجرایی که در فهرست بها آمدهاند، هزینههای غیرمستقیم دیگری نیز وجود دارند که پیمانکار را متحمل بار مالی میکنند. این هزینهها، که به آنها “هزینههای بالاسری” گفته میشود، میتوانند مستقیماً به یک پروژه خاص مرتبط باشند یا حتی چندین پروژه را تحت تأثیر قرار دهند.
ضریب بالاسری در واقع عددی است که با ضرب شدن در ارزش فهرست بهایی فعالیتهای پروژه، کل هزینههای مستقیم و بالاسری پروژه را به ما میدهد.
این ضریب، تمام هزینههای غیرمستقیم پروژه را در بر میگیرد و اهمیت آن به حدی است که سازمان برنامه و بودجه کشور، مبحثی را به آن اختصاص داده و در پیوست سوم فهرست بها به تفصیل به آن پرداخته است.
هزینههای بالاسری به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
این دسته از هزینهها به طور مستقیم به یک پروژه خاص مرتبط نیستند و به فعالیتهای کلی و مدیریتی شرکت مربوط میشوند. برخی از مهمترین هزینههای بالاسری عمومی عبارتاند از:
این دسته از هزینهها به طور مستقیم به یک پروژه خاص مرتبط هستند اما نمیتوان آنها را به یک فعالیت اجرایی خاص نسبت داد. این هزینهها شامل موارد زیر میشود:
توضیح 1: هزینهی دستمزد نیروی انسانی شاغل در تعمیرگاه ماشینآلات در هزینههای بالاسری منظور نمیشود.
توضیح 2: در طرحهای تملک داراییهای سرمایهای، برخی هزینهها توسط کارفرما پرداخت میشود و در هزینههای بالاسری منظور نمیشود.
نکته: به آیتمهای پایه یا فهرستی تمامی ضرایب، به آیتمهای ستارهدار برآوردی تمامی ضرایب و به آیتمهای ستارهدار غیر برآوردی تنها ضریب بالاسری ضرب میشود.
شاید برایتان سوال پیش بیاید که ضریب بالاسری در طرحهای عمرانی و طرحهای غیر عمرانی چه تفاوتی دارد؟ پیش از ذکر تفاوت آنها در ضریب بالاسری به اختصار به توضیح آنها میپردازیم.
طرحهایی که جزئی از بودجه سالیانه کشور است و به منظور تحقق بخشیدن به هدفهای برنامه عمرانی ۵ ساله، اجرا میگردد و تمام یا قسمتی از هزینههای اجرایی آن، از محل اعتبارات عمرانی تأمین میشود.
طرحهایی که بودجه آن از منابعی غیر از بودجه عمرانی تامین شود.
حال که تفاوت طرح عمرانی و غیر عمرانی مشخص شد به سراغ اختلاف این دو طرح در انتخاب ضریب بالاسری میرویم.
مطابق دستورالعمل کاربرد فهرست بها 1403، ضریب بالاسری طرحهای عمرانی برای کارهایی که به صورت مناقصه واگذار میشود برابر 1.30 و برای کارهایی که به صورت ترک تشریفات مناقصه یا عدم الزام برگزاری مناقصه است برابر 1.20 در نظر گرفته میشود.
ضریب بالاسری طرحهای غیرعمرانی برای کارهایی که به صورت مناقصه واگذار میشوند، برابر 1.41 و برای کارهایی که به صورت ترک تشریفات مناقصه یا عدم الزام برگزاری مناقصه است برابر 1.3 در نظر گرفته میشود.
برای مقایسه تفاوت ضریب بالاسری طرحهای عمرانی و غیرعمرانی جدول زیر را مشاهده کنید.
عمده تفاوت ضریب بالاسری طرح های عمرانی و غیرعمرانی به پرداخت سهم بیمه پیمانکار مربوط میشود.
اگرچه سازمان برنامه و بودجه آنالیز دقیقی برای محاسبه ضریب بالاسری در طرحهای عمرانی و غیرعمرانی ارائه نداده است، اما با بررسی موارد تاثیرگذار در این آنالیز و استفاده از فرمول ذکر شده در جدول شماره 6 دستورالعمل نحوه ارائه تجزیه بها، میتوان به درکی از نحوه محاسبه این ضرایب دست یافت.
در ادامه، برای روشنتر شدن جزئیات محاسبه ضریب بالاسری، آنالیز این ضریب را برای پروژههای عمرانی و غیرعمرانی به تفکیک ارائه خواهیم کرد. این آنالیزها نشان میدهند که چگونه هزینههای مختلف در تعیین ضریب بالاسری نقش دارند و تفاوت اصلی بین این دو نوع پروژه در کدام بخشها نهفته است.
هزینههای بالاسری در پروژههای عمرانی چه نقشی دارند؟
هزینههای اداری که ذکر شده، شامل چه جزئیاتی میشود و چگونه بر هزینههای کل پروژه تأثیر میگذارد؟
عوامل پنهانی دیگری که بر هزینههای اجرایی تأثیر میگذارند، چه مواردی هستند؟
عوامل پنهانی که میتوانند بر هزینههای اجرایی تأثیر بگذارند شامل موارد زیر هستند:
1. عوامل اقتصادی: نوسانات در نرخ ارز، تورم، و تغییرات اقتصادی میتواند هزینههای مواد اولیه و دستمزد را افزایش دهد.
2. مدیریت و رهبری: سبک مدیریت، تصمیمگیریهای استراتژیک، و کارایی رهبری میتوانند تأثیر زیادی بر هزینهها داشته باشند.
3. فرهنگ سازمانی: فرهنگ کاری و انگیزه کارکنان میتواند بر بهرهوری و در نتیجه بر هزینههای اجرایی تأثیر بگذارد.
4. سیستمهای فناوری اطلاعات: کارایی و نوآوری در سیستمهای فناوری اطلاعات میتواند به بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کند.
5. ریسکهای قانونی و مقرراتی: تغییرات در قوانین و مقررات میتواند هزینههای اضافی برای انطباق یا جریمهها ایجاد کند.
6. روندهای صنعت: تغییرات در روندهای صنعت، از جمله رقابت و نیازهای مشتری، میتواند تأثیر زیادی بر هزینههای اجرایی داشته باشد.
7. تأمینکنندگان و زنجیره تأمین: وابستگی به تأمینکنندگان خاص و مشکلات در زنجیره تأمین میتواند هزینهها را تحت تأثیر قرار دهد.
8. کیفیت نیروی انسانی: کیفیت و مهارتهای نیروی کار نیز میتواند تأثیر مستقیم بر تولید و هزینههای عملیاتی داشته باشد.
9. مدیریت موجودی: نحوه مدیریت موجودی و زنجیره تأمین میتواند هزینههای انبارداری و اتلاف را کاهش یا افزایش دهد.
10. نوآوری و تحقیق و توسعه: سرمایهگذاری در نوآوری و R&D میتواند منجر به کاهش هزینهها در بلندمدت، اما ممکن است هزینههای اولیه بالایی داشته باشد.
شناسایی و تجزیه و تحلیل این عوامل میتواند به مدیران کمک کند تا هزینههای اجرایی را بهتر مدیریت کنند و به کارایی بیشتری دست یابند.
آیا میتوانید توضیح دهید که هزینههای اداری چگونه بر هزینههای اجرایی پروژهها تأثیر میگذارند؟
هزینههای اداری به هزینههایی اطلاق میشود که به طور مستقیم مرتبط با اجرای یک پروژه نیستند، اما بر روند کلی پروژه تأثیرگذارند. این هزینهها شامل مواردی مانند مدیریت، برنامهریزی، حقوق و دستمزد پرسنل اداری، هزینههای اداری و تجهیزاتی که در طول پروژه مورد نیاز است، میشود.
تأثیر هزینههای اداری بر هزینههای اجرایی پروژهها به شکلهای زیر میتواند باشد:
1. افزایش هزینههای کل: هزینههای اداری معمولاً به هزینههای کل پروژه اضافه میشوند. هرچه این هزینهها بیشتر باشد، هزینه نهایی پروژه نیز افزایش مییابد.
2. عدم کارایی: اگر هزینههای اداری به درستی مدیریت نشوند، ممکن است منجر به اتلاف منابع و زمان شوند. این موضوع میتواند تأثیر منفی بر هزینههای اجرایی بگذارد، زیرا زمان و منابعی که صرف مسائل اداری میشود، میتواند از پیشرفت پروژه کم کند.
3. منابع مدیریتی: هزینههای اداری میتواند بر تعداد و کیفیت منابع مدیریتی که در اختیار تیم پروژه قرار دارد، تأثیر بگذارد. اگر هزینههای اداری بالای باشد، ممکن است بودجه لازم برای جذب و نگهداری متخصصان و مدیران کافی نباشد.
4. تأثیر بر تصمیمگیری: هزینههای اداری میتواند بر روند تصمیمگیری رویدادها و مشکلات در خلال پروژه تأثیر بگذارد. اگر هزینههای اداری سنگین باشد، ممکن است مدیران پروژه به خاطر فشار مالی، تصمیمات غیرمعقول و کوتاهمدت بگیرند که میتواند بر هزینههای اجرایی اثرگذار باشد.
5. مدیریت ریسک: هزینههای اداری میتواند به مدیریت ریسکهای پروژه کمک کند، اما اگر این هزینهها بدون برنامهریزی انجام شود، ممکن است باعث عدم شناسایی و کنترل ریسکها شده و به آنها هزینههای اضافی وارد کند.
بنابراین، هزینههای اداری نقش مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت پروژهها ایفا میکنند و مدیریت صحیح آنها میتواند به کاهش هزینههای اجرایی و افزایش بهرهوری کمک کند.